آشنایی با کنزو تانگه
کنزو تانگه؛ توجه به سوخت و ساز شهر
کنزو تانگه استادیار دانشگاه توکیو، مسئول بازسازی شهر هیروشیما نیز بود. طرح او برای پارک صلح، هیروشیما را به نماد آرمان انسان برای برخورداری از صلح، تبدیل کرد. همچنین تانگه در دهه ۷۰ به طراحی معماری برای کشورهای مختلفی چون عربستان و ایران و الجزایر و… روی آورد. – تانگه به همراه يكوتاکه، ایزوزاکی. کیشو کوروکاوا، خود را به عنوان “متابولیست” معرفی کردند. این گروه نظریه خود را در مقیاس بزرگ و زیربنایی با
“ابرسازه ها”، و در مقیاس کوچک و تغییر پذیر در طول زمان، با حجم های جداگانه از نظر کارکرد (سکونت، فعالیت و…) تبیین نمودند. این گروه رویای دنیایی را در سر داشت که بتواند پاسخگوی جریان های حیاتی زندگی بوده و با مرگ و زندگی منطبق با متابولیسم هماهنگ باشد نخستین پیشنهادهایشان در طرح “شهر شناور ” ارائه گردید، که کیکوتا که در مورد این طرح می گوید: این شهر موجودی تمام صنعتی است و کاملا از زمین آزاد است و در صورت لزوم داخل دریا نیز حرکت می کند. دلیل این امر را کاستن از فشار اقتصادی بر بازار زمین بود.
یکی از مشکلات شهر شناور “جدایی و انزوای” این شهر است متابولیست ها معتقد بودند طرح های جامع و انعطاف ناپذیر نمی توانند پاسخگوی تغییرات سریع و آزادانه باشند و تنها طرح هایی می توانند ساماندهی و آزادسازی را همزمان فراهم سازند که بتوانند تغییرات زمان حال و آینده را در بر گیرند. آنها به دنبال نظامی بودند که همواره امکان بازنگری در فرم شهر را فراهم کند. متابولیست ها از دو پدیده در سازوکار تغییر و تحول نام می برند:
- عناصر دیرپا، شامل ابرساختار های شهر (مثل استخوان بندی) که باید طول عمر زیادی داشته باشند.
- عناصر با عمر کوتاه، شامل محله ها و بلوک ها و … که توان بازنگری و تغییر دارند.
مسایل مورد توجه تانگه (متابولیست ها):
ارتباطات، ایجاد پیوند میان کارکردهایی که رابطه دوسویه دارند را ضروری می دانستند و معتقد بودند که سامانه حمل و نقل، شالوده کالبدی و
کار کردی یک شهر است. فضا، از دیدگاه او سرعت اتومبیل، ادراک انسان از فضا را تغییر داده است.
کار کردهای شهری، او معتقد است علاوه بر کارکردگرایی، ما نیازمندیم به فصا ساختار بدهیم. او معتقد بود که ساختار بخشی، زمینه اصلی
طراحی شهری است.
نماد و نماد گرایی، او معتقد به دادن مفاهیم نمادین به استخوان بندی شهر بود به طوری که برای مردم قابل درک باشد. او معتقد بود “فضا
دنیایی از معانی است و ما نیازمند روندی هستیم که نمادگرایی را در معماری و شهرسازی دنبال کنیم ” شهرهای متابولیسها به تقلید از موجودات زنده، به سیستم های سازه ای قابل گسترش و بازتولید تبدیل شدند. از جمله می توان به ” شهر فضایی ” از آراتا ایزوزاکی اشاره کرد که در آن از سیستم سازه ای استفاده کرده که می تواند از هر سود گسترش یابد.
خلیج توکیو – کنزو تانگه
“طرحی برای توکیو – ساماندهی دوباره ساختار”. تانگه در این طرح به دنبال اندیشه ای نو بود. طرح او از استخوان بندی موجود شهر سرچشمه می گرفت. او معتقد بود هیچ نتیجه ای قطعی نیست و بخشی از اقدامات برای عوامل پیش بینی نشده در توسعه آینده شهر باید کنار گذاشته شود او ایده خود را بر پایه تغییر ساختار تک مرکزی شهر، از الگوی شعاعی – مرکزی به الگوی خطی استوار کرد و بر محور اصلی بر عنوان ستون فقرات تاکید می کرد و معتقد بود که این محور شهری با یک سامانه حمل و نقل حلقوی تکمیل می شود. | یکی از اهداف اصلی تانگه، تبدیل استخوان بندی اصلی شهر، سامانه حمل و نقل و معماری شهر به یک ارگانیزم واحد بود. گیدئون طرح تانگه را تجسم دو مفهوم “ابر ساختار” و “فرم گروهی” می دانست.