پارامتریسیسم: یک سبک جهانی جدید برای معماری و طراحی شهری

از دیدگاه پاتریک شوماخر پارامتریسیسم یک سبک بالغ و جهانی برای معماری و طراحی شهری آوانگارد است.

هرچند پارامتریسیسم ریشه در تکنیک های انیمیشن دیجیتال اواسط دهه 1990 دارد، اما به طور کامل در سال های اخیر با توسعه سیستم های طراحی پارامتری پیشرفته، ظهور کرده است. پاتریک شوماخر توضیح می دهد که چرا پارامتریسیسم به سبک غالب و واحدی برای عملکرد آوانگارد تبدیل شده و چرا به ویژه برای شهرسازی در مقیاس بزرگ و طراحی و برنامه ریزی شهری مناسب است، به گونه ای که نمونه ای از آن توسط زاها حدید در مسابقات بین المللی شهرسازی ارائه شده است.

در معماری آوانگارد اخیر یک همگرایی جهانی مشاهده می شود که طرح های آن را به عنوان سبکی جدید توجیه می کند: پارامتریسیسم. این سبک ریشه در تکنیک های انیمیشن دیجیتال، آخرین اصلاحات آن بر اساس سیستم های طراحی پارامتری پیشرفته و روش های برنامه نویسی دارد. این سبک که طی 15 سال توسعه یافته و هم اینک در معماری آوانگارد ادعای هژمونی دارد، به عنوان موج بلند بعدی نوآوری سیستماتیک بر مدرنیسم فائق آمده است. پارامتریسیسم در نهایت، مرحله گذار عدم قطعیت پدید آمده توسط بحران مدرنیسم و یک سری اپیزودهای معماری که شامل پست مدرنیسم، سبک ساختار شکنی و مینیمالیسم هستند را به پایان میرساند.

استفاده از تکنیک های آن به قدری فراگیر است که پارامتریسیسم حالا در تمامی مقیاس ها از معماری گرفته تا طراحی داخلی و طراحی بزرگ شهری مشاهده می شود. در واقع، هرچه پروژه ای بزرگ تر باشد، ظرفیت برتر پارامتریسیسم در پیچیدگی برنامه ریزی شهری بیشتر مطرح می شود. پتانسیل شهر نشینی پارامتریسیسم در یک برنامه تحقیقاتی سه ساله در AADRL با عنوان شهرسازی پارامتری بررسی شده است و توسط یک سری طرح های جامع رقابتی توسط زاها حدید نشان داده شده است.

پارامتریسیسم به عنوان سبک

معماری آوانگارد و شهرسازی در حال گذر از یک چرخه سازگاری نوآورانه هستند تجهیز مجدد و شکل دادن دوباره به نظم و انضباط خود برای رفع نیازهای اجتماعی و اقتصادی عصر پسا فوردیسم. جامعه عمده ای که توسط یک استاندارد جهانی توصیف می شدند به سمت جامعه ای ناهمگن تکامل یافته اند که نشانه آن گسترش سبک زندگی و تمایز گسترده مسیر کار است. این وظیفه معماری و شهرسازی است که پیچیدگی روز افزون جامعه پسا فوردیسم ما را سازمان دهی کنند.

معماری و شهرسازی آوانگارد به دنبال آن هستند که به این تقاضای اجتماعی، از طریق آرایش غنی روش های طراحی پارامتری پاسخ دهند. با این حال، آنچه ما با آن مواجه هستیم سبکی جدید است نه صرفا مجموعه ای جدید از تکنیک ها. تکنیک های مورد نظر استفاده از انیمیشن، شبیه سازی و ابزار های یافتن شکل، و همچنین مدل سازی پارامتری و برنامه نویسی از جنبش جمعی جدید همراه با جاه طلبی ها و ارزش های کاملا جدید الهام گرفته اند. این توسعه به نوبه خود منجر به بسیاری مسائل طراحی سیستماتیک شده که یک شبکه کار جهانی طراحی به شکل رقابتی روی آن ها کار می کند. جدا از قابل تشخیص بودن، این ثبات فراگیر و طولانی مدت مسائل طراحی مشترک است که سبکی جدید در معنای پدیده ای تاریخی را توجیه می کند.

پارامتریسیسم سبکی بالغ است. سخن از تمایز مستمر، نسخه سازی، تکرار و سفارشی سازی عمده است، و همزمان مسائلی دیگر نیز مدتی است میان گفتمان های طراحان آوانگارد مطرح می شود. چندی پیش شاهد ساخت پرشتاب و تجمعی مهارت، وضوح و پالایش بودیم که همزمان با توسعه ابزارهای پارامتریک و اسکریپت هایی بود که اجازه تدوین دقیق و اجرای پیچیده و همبستگی میان عناصر و سیستم های فرعی را میدادند. مفاهیم مشترک، تکنیک های محاسباتی، موجودی های رسمی و منطق تکتونیکی ای که این کار را توصیف می کنند در الگوی هژمونیک جدیدی برای معماری قالب می گیرند.

پارامتریسیسم از استثمار خلاق سیستم های طراحی پارامتریک در دوره ای از بیان شکل می گیرد که به طور فزاینده در آن فرآیند ها و نهادهای اجتماعی پیچیده را شاهد هستیم. این که ابزارهای طراحی پارامتریک خودشان در تغییر عمیق سبک از مدرنیسم به پارامتریسیسم به حساب نمیایند با این واقعیت مشهود است که معماران مدرنیست اخیر ابزارهای پارامتری را به گونه ای به کار می گیرند که منجر به حفظ زیبایی مدرنیست شده و از مدل سازی پارامتری به گونه ای استفاده می کنند که پیچیدگی را به خود جذب کند. اما حساسیت پارامتریسیست از ناحیه دیگری فشار می آورد و هدف آن حداکثر تاکید بر تمایز آشکار و تقویت بصری منطق های افتراقی است. از نظر زیبایی شناختی، ظرافت پیچیدگی منظم و حس سیالیت دقیق (همانند سیستم های طبیعی) است که مشخصه پارامتریسیسم می باشد.

سبک ها به عنوان برنامه های پژوهشی طراحی

سبک های آوانگارد را میتوان شبیه به پارادایم های جدید علمی تقسیر و ارزیابی کرد، و به این ترتیب چارچوب مفهومی جدید و اهداف، روش ها و ارزش های جدید تدوین نمود. از این رو جهتی جدید برای کارهای پژوهشی هماهنگ فراهم آمده است. بنابراین، سبک ها برنامه های پژوهش طراحی هستند. نوآوری در معماری از طریق پیشرفت سبک ها ادامه می یابد، از این رو به شکل تناوب بین دوره های پیشرفت جمعی در یک سبک و دوره های گذار انقلابی بین سبک ها درک می شود. از این رو سبک ها چرخه های نوآوری هستند، به گونه ای که تلاشهای پژوهشی در زمینه طراحی را به یک تلاش جمعی تبدیل کرده اند. در اینجا، هویت با ثبات به اندازه ای که در زندگی ارگانیک مشاهده می کنیم پیش شرطی لازم برای تکامل است.

حفظ اصول جدید در مواجهه با مشکلات برای شانس موفقیت نهایی بسیار مهم است، چیزی که با درک درست سبک ها به عنوان مد گذرا ناسازگار میباشد. اصول اساسی و روش ها باید حفظ شده و با سرسرختی در مواجهه با مشکلات و موانع اولیه مورد دفاع قرار گیرند: هر سبک هسته سخت اصول خود را دارد و روشی مشخص برای مقابله با مسائل طراحی. این برنامه/سبک قوانین متودولوژیک خود را دارد: برخی از این قوانین به ما میگویند از کدام مسیرهای تحقیقاتی اجتناب کنیم (اکتشافات منفی)، و سایر قانین میگویند که کدام مسیر را پیگیری نمایم (اکتشافات مثبت). اکتشافات منفی تنگناهایی به وجود می آورد که از عمیق شدن در الگوهای قدیمی ای که به طور کامل با هسته سازگاری ندارند جلوگیری میکند؛ اکتشافات منفی اصول راهنما را ارائه داده و روش هایی را مطرح می کنند که به کمک آنها کار در جهتی خاص به سرعت پیش می رود.

اکتشافات تعریفی و برنامه های مربوطه

اکتشافاتی تعریفی پارامتریسیسم به طور کامل در تابوها و تعصبات فرهنگ طراحی آوانگارد معاصر منعکس شده است:

  • اکتشافات منفی (تابوها): اجتناب از شکل های اولیه هندسی مانند مربع، مثلث و دایره؛ اجتناب از تکرارهای ساده عناصر، اجتناب از مجاورت عناصر یا سیستم های نا مربوط.
  • اکتشافات مثبت (تعصبات): در نظر گرفتن اینکه همه شکل از نظر پارامتری نرم و قابل انعطاف باشند؛ به تدریج از هم افتراق یابند (با سرعت های مختلف)، منحنی شوند و به صورت سیستماتیک به هم ربط یابند.

مرحله کنونی توسعه در پارامتریسیسم همراه با پیشرفت مستمر طراحی محاسباتی است به گونه ای که با توجه به درک طراح از فرصت های رسمی و سازمانی منحصر به فردی که توسط این فرایند ها فراهم می آید حاصل می شود. پارامتریسیسم تنها از طریق پیشرفت مداوم و تخصیص پیچیده هندسه محاسباتی فراهم می آید (در مل اسکریپت و یا رینو اسکریپت) و مدل سازی پارامتریک (با ابزارهایی همچون GC یا DP) به واقعیتی فراگیر تبدیل شده اند به گونه ای که دیگر ممکن نیست در صحنه رقابت آوانگارد بدون تسلط و پالایش آنها گام برداریم. با این حال، پیشرفت روش ها باید دست در دست تدوین بلندپروازانه و اهداف خاص آن باشد. پنج برنامه زیر به دنبال تزریق جنبه های جدید در پارادایم پارامتری و گسترش بیشتر این سبک جدید می باشند:  

۱- بیان پارامتری سیستم های فرعی

هدف، خرکت از تمایز سیستم واحد (به عنوان مثال گروهی از عناصر نما) به سمت انجمع اسکریپت شده جندین سیستم فرعی است پوشش، ساخار، زیربخش داخلی. تمایز در هر یک از سیستم ها با تمایز در سایر سیستم ها همبسته است.

۲- تاکید پارامتری

در این جا، هدف افزایش حس کلی یکپارچگی ارگانیک با استفاده از همبستگی هایی است که انحراف را تقویت می کنند نه سازگاری جبرانی. سیستم مربوطه باید بر تمایز اولیه تکیه داشته باشد، به گونه ای که بیانی بسیار غنی تر به دست آید و اطلاعات بصری بیشتر برای موقعیت یابی فراهم شود.

۳- پیکربندی پارامتریک

تنظیمات پیچیده ای که در آن ها چندین خوانش نهفته است را میتوان به عنوان یک مدل پارامتریک همراه با متغیرهای حساس به پیکربندی ساخت. تغییرات پارامتریک gestalt-catastrophes را راه اندازی می کنند، که اصلاح کمیتی این پارامترها باعث تغییرات کیفی در پیکربندی حس شده می شود. فراتر از پارامترهای شیئی، پارامترهای محیطی و پارامترهای ناظر باید در سیستم پارامتریک ادغام شوند.

۴- پاسخ گویی پارامتری

محیط های شهری و معماری ظرفیت جنبش داخلی ای دارند که با استفاده از آناین محیط ها میتوانند پیکربندی مجدد داشته باشند و در پاسخ به الگوهای اشغال معمول از خود سازگاری نشان دهند. ثبت بلادرنگ الگوهای استفاده انطباق جنبشی بلادرنگ را هدایت می کند. از این رو محیط ساخته شده در بازه های زمانی مختلف میتواند پاسخ مناسبی به الگوهای سکونتی دهد.

۵- شهرسازی پارامتریک

فرض بر این است که تجمع شهری شکل گیری ازدحامی بسیاری از ساختمان ها را شرح می دهد که به موجب آن متغیرهای شهری تراکم، فاصله و جهت داری توسط توابع اسکریپت طراحی شده اند. علاوه بر این، مدولاسیون سیستماتیک مورفولوژی های معماری اثرات شهری قدرتمندی ساخته و جهت گیری میدانی را تسهیل می کنند. هدف، رابطه ای بودن عمیق میباشد، ادغام کلی محیط ساخته شده در حال تحول، از توزیع شهری تا مورفولوژی معماری، بیان تکتونیکی تفصیلی و سازمان دهی داخلی. از این رو، شهرسازی پارامتری میتواند از تاکید پارامتریک، پیکربندی پارامتری و پاسخ پارامتری به عنوان ابزاری برای دست یابی به رابطه ای بودن عمیق استفاده کند.

مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *